همان روز


 

نویسنده : عباس دادوند




 
پانزده روز پیش، کسی را در همین نقطه به قتل رساندند. 1 ابرهایی سیاه، دیوانه‌وار به این سوی و آن سوی می‌روند.
چه کسی مقام شریف ابراهیم را از کنار دیوار کعبه فاصله داده است؟ و چه داستانهایی داشته‌ای ای سنگ سیاه!
آرام و پر صلابت است، در چشمانش یقینی از جنس حق موج می‌زند، به دیوار تکیه می‌کند:2
هاااای اهل العالم! انا المهدی...
گویی دیوارهای بیت عتیق به لرزه در آمده‌اند. امروز، مطابق همان روزی است که جدش حسین(علیه السلام) را در کربلا سر بریده اند؛3 سیاه سیرتانی‌اند از جنس جهنم؛ محاصره‌اش کرده‌اند....
نه! نباید آن حادثه باز تکرار شود... نفس‌هایشان در سینه حبس است، نیم نگاهی به هم می‌کنند، آری! همه آمده‌اند...
به فدای آن لبخند که به خدایش مطمئن است و به سیصد و سیزده بازوی دین، مقتدر! 4 بیهوده نیست! همه سردار دین‌اند...
مکه را در چشم به هم زدنی تصرف می‌کنند و اولین سنگ بنای حکومتی جهانی در کنار اولین بنای پرستش، بر مبنای اسلام گذارده می‌شود.
این روز همان روزی است که مولایم باقر(علیه السلام) از سختی و مشقت این روز خبر داده بود. 5 امروز روز تحقق حکومت حق است.
چند روز می‌گذرد و همچنان مکه در تصرف او است. شمار لشکریان به ده هزار نفر رسیده و بانگ رحیل به سمت کوفه بلند است.6
لشکریان به سمت شمال در حرکتند؛ به بَیداء می‌رسند. قلوبی از جنس فولاد، آب دیده‌تر می‌شوند. اینجا همان سرزمینی است که قبل از ظهور، شماری از لشکریانِ سفیانیِ خبیث، به زمین فرو رفته‌اند.7 چیزی جز سنگ و خاک و باد نیست.
و های ای مدینه...!آری شهر پیش روی، مدینه است و بیش از چند ساعت به آن فاصله نمانده است.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَیُّهاالَّرسوُل...السَّلام عَلَیکُم یا اَهلَ بَیتِ النُّبُوّة... السَّلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَة.
چه‌ها می‌گذرد در این مدینه و امان از این مدینه...
چه کارهایی که در مدینه با اهل گذشته‌اش ندارند و چه زخم‌هایی که تازه نمی‌شود.
مسیر شمال شرق به اهواز می‌رسد و بصره نیز پس از آن در مسیر است.8
لشکریان باز، قراری می‌یابند و منزلی در کوفه بر می‌گزینند. چهار مسجد که بنایشان بر تقوا نبود باید خراب شود.9
مرکز دولت کوفه است! محل صدور احکام و فتاوای مولا در مسجد جامع است و محل نگهداری بیت المال و تقسیم غنائم، مسجد سهله و محل خلوت کردن و اعتکاف ایشان، تپه‌های سفید نجف است.10
نیک به یاد دارم که مولایم صادق(علیه السلام) به مفضل چنین اخباری را داده بود و نیز فرموده بودندکه «به خدا سوگند مؤمنی باقی نمی‌ماند جز آنکه در کوفه یا اطرافش منزل گزیند».11
روز جمعه آن هفته، اولین نماز جمعه واجب قرن در کوفه برگزار می‌شود و به دلیل کم بود جا برای خیل مؤمنین، امام فرمان ساخت مسجدی عظیم در ضلع غربی کوفه و نزدیک ِ نجف را صادر می‌کنند.12 مسجدی عظیم که هر ضلع آن هزار در دارد13 و آرام آرام، کوس جنگ نواخته می‌شود...
اخبار جانفشانیِ یاران پیشاپیش سپاه، بعضی ازسرزمینها را بدون جنگ تسلیم می‌کند.
مردم در اکثر نقاط جهان، علیه حاکمانشان قیام کرده و در صددند که قدرت سیاسی کشورهاشان را تسلیم مولا نمایند.14
تاریخ، خیل به ظاهر مسلمانانی را نشان می‌دهد که در امتحانات الهی مردود شده و از احکام روشن دین و مفاهیم قطعی آن سرپیچی کرده‌اند؛ و اکنون هم، باز در عراق و دیگر مناطق مسلمان نشین، با شورش‌هایی مسلحانه و زد و خوردهایی شدید روبرو هستیم.15
آن ابلهان چنان از ضمانت‌های خداوند برای پیروزی آن فرمانده بزرگ در غفلت‌اند، که گمان می‌برند، می‌توانند بر او و سپاه قوی پنجه‌اش، چیره شوند.
از دمشق خبر‌های مسرت بخشی رسیده است.
بزرگ فرماندهی، از فرماندهان سپاه مولا نزول اجلال کرده‌اند؛ آری در سمت شرقی دمشق، کنار مناره‌ای سفید، دست بر بال‌های فرشتگان، در حالی که گویی از سر مبارکشان قطرات آب می‌چکد بر زمین نزول می‌کنند؛ هم او که در کتابش از آمدن احمد خبر داده بود، اکنون به دیدار فرزندی رشید از نسل احمد آمده است.16
مسیح، از فرمانده خود، امر بر جهاد علیه دجال می‌گیرد و قطعاً او را از بین می‌برد. خوردن خوک را حرام اعلام می‌کند و صلیب را می‌شکند.
مسیحیان فوج فوج مسلمان می‌شوند.17
ایام می‌گذرد... تابوت آدم،عصای موسی، انجیل و تورات و زبور، همه نزد مردی از تبار محمد حاضرند و مهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف)، حکومت را آغاز می‌کند.18
یارانش همه جمعند؛ همانها که حاکمان خداوند بر روی زمین هستند19؛ آنان عهدِ روز اول، در کنار خانه خدا را فراموش نکرده‌اند.20
آن حضرت، اموری را که بر عموم مسلمانان واجب نیست، بر خود و برآنها واجب می‌گرداند:
در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند، حریر و خز نپوشند، جامه‌های خشن به تن کنند و خاک را متکای خود نمایند، نان جو بخورند و به کم قناعت کنند تا مبادا از یاد فقیران غافل شوند.21
لباس آن حضرت، زِبر و خشن و غذایش جویی است که نیکو آرد نشده است22... . ایشان در قضاوت چون داوود نبی و سلیمان، با تکیه بر علمِ بر حقایق، حکم می‌رانند.23
بنا بر طرحهایی که در دولت جهانی امام ریخته شده، چنان زمین پر نعمت شده است که حتی فاصله عراق تا شام که در گذشته بیابانی لم یزرع بیش نبود، همه به باغات و زمین‌های کشاورزی تبدیل شده و با این وصف اوضاع زمین‌های حاصل خیزِ قبل از ظهور کاملاً مشخص است. 24
انواع خوراکی‌ها و میوه‌ها با بهایی ارزان بلکه رایگان، در اختیار مردم قرار می‌گیرد.25 مردم از نظر مالی بی‌نیاز شده‌اند، چنانکه هیچ کس زکات و صدقه‌ای را قبول نمی‌کند.26
امام مهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف) مال‌هایی را به رایگان، در اختیار مردم قرار داده‌اند که هر کسی به هر اندازه‌ای مایل است، بردارد؛ اما کسی از آن اموال استقبال نمی‌کند.27
علت این ازدیاد و رفاه، طرح‌هایی است که در دولت مهدوی تدبیر شده‌اند و از طرفی واحد بودن حکومت در جهان، موجب برقراری امنیت شده است.28
ایشان گفته اند که دولت جهانی پس از رحلتشان باقی می‌ماند و تا پایان عمر بشر یا نزدیک به آن، ادامه خواهد یافت.
طاقتم بیش از این یاری ام نمی‌کند؛
مرا ببخشید و به حال خویش رهایم سازید و بگذارید از این به بعد را به چشمان خودتان بسپارم.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. الارشاد، ص339.
2. الغیبة نعمانی، ص150.
3. کمال الدین و تمام النعمة(نسخه خطی).
4. بحارالانوار،ج13،ص179 به بعد.
5. الغیبة نعمانی،ص152.
6. الفصول المهمة فی معرفة الائمة ،ص321.
7. الغیبة نعمانی،ص149.
8. نقشه آموزشی اقدامات اصلاحی امام مهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف)، تنظیم: یحیی صالح‌نیا.
9. الارشاد، ص343.
10. بحار‌الانوار،ج13، ص197.
11. همان.
12. الغیبة طوسی، ص341.
13. همان.
14. الغیبة نعمانی، ص122 و123.
15. الارشاد، ص343.
16. صحیح مسلم،ج1،ص93.
17. صحیح مسلم،ج1،ص197.
18. الغیبة نعمانی، ص124و125.
19. بحارالانوار،ج13،ص184.
20. منتخب الاثر فی الامام ثانی العشرص468.
21. همان، ص139.
22. همان.
23. وسائل الشیعة،ج3،ص435.
24. بحار الانوار،ج13،ص182.
25. صحیح مسلم،ج4،ص254.
26. الارشاد،ص342.
27. ینابیع المودة،ص517 و الحاوی للفتاوی،ج2،ص124.
28. الارشاد، ص341.
 

منبع : نشریه امان ،شماره 29 ،فروردین و اردیبهشت 1390